حديث نوروز و سي روز : (اختلاف نوروز خيامي با يزدگردي در چيست ؟)

حديث نوروز و سي روز :

علامه مجلسي ( 1037 1110 هـ.ق) محمد باقر پسر محمد تقي شيخ الاسلام رسمي و در حقيقت رءيس دانشگاه روحاني اصفهان، در باب 22 از کتاب ( سماء و عالم ) از ( بحار الانوار) مجلد 59 ص 9143 چ آخوندي تهران 1386 ق 1967 م، حديث را چنين مي آورد: روايت با زنجيره پيوسته از معلي پسر خنيس است که گفت: روز نوروز من به خدمت امام صادق ( ع ) در آمدم، او فرمود: آيا اين روز را مي شناسي؟ من عرض کردم: اين روزي است که ايرانيانش بزرگ مي دارند و براي يکديگر پيش کش برند. فرمود: به خانه کهن سال مکه سوگند که اين رسمي ديرپا است که من تو را از آن آگاه مي کنم. گفتم : ... اي بزرگوار،دانستن اين رسم نزد من با ارزش تر از زندگي دوستان و مرگ دشمنان است ... فرمود: امروز روزي است که خداوند ( عهد ازل = پيمان جاودانه ) را با مردم ببست، روزي است کخ نخستين بار خورشيد بدرخشيد و با بوزيد، و زمين لرزه پدپد آمد ، روزي است که کشتي نوح بر کوه جودي نشست روزي است که جبرءيل بر پيامبر فرود آمد... روزي است که حضرت پيامبر علي را بر شانه بلند کرد تا بت هاي کعبه را سرنگون ساخت ... روزي است که دستور داد مردم با علي بيعت کنند ( غدير خم ) روزي است که مردم براي بار دوم پس از مرگ عثمان با علي بيعت کردند .. هيچ نوروزي نيست که ما منتظر فرج نباشيم ... اين روز را شما ( عرب ها ) فراموش کرديد و ايرانيان آن را نگاه داشته اند من گفتم : بزرگوارا آيا شود که نام فارسي روزهاي ماه را به من بياموزي؟ او فرمود: اين معلي اين ها نام هاي باستاني براي روزها و ماه ها است. نزد گذشتگان هر ماه داراي سي روز بود نه کم مي شد نه زياد. سپس معلي نام هر يک از سي روز را با چند سطر از ويژگي هاي افسانه اي آنها ياد مي نمايد.

چون به تازگي جزوه اي به نام ( تعاليم مغان ) تاليف آر . سي و زنر،ترجمه دکتر فريدون بدره اي به دستم رسيد که نام سي روز ماه در آن از متن پهلوي ترجمه شده بر آن شدم که در يک صفحه دو ستوني دو روايت پيش و پس از اسلام آن را بياورم تا گوشه اي از کوشش هاي ارزشمند پدران ما، در سده آغازين اسلام، براي روشن و دلپذير نمودن اسلام، از دجله تا سند روشن شود. سپس کتابنامه اي شامل بيش از پنجاه گفتار، رساله، کتابچه که درباره نوروز به خامه پدران ما نگاشته شده خواهد آمد. اينک نام روزها در تعاليم مغان و توضيحات مرحوم مجلسي درباره هر يک:

 

خويشکاري سي روزه ماه

شماره روز نام روز در تعاليم مغان ترجمه مجلسي

1 هرمزد روز، مي خور و خرم باش خلقت آدم در اين روز بوده است

2 بهمن روز، جامه نو پوش خلقت خوا در اين روز بوده است

3 ارديبهشت روز، به آتشگاه رو نحس است، رانده شدن آدم از بهشت در اين روز بود.

4 شهريور روز ، شاد باش هر کار نيکوست بجز سفر

5 سپندارمذ روز، زمين خود را شخم بزن روز فرشته موکل بر زمين است.

6 خرداد روز، جوي بکن روز فرشته کوهستان است

7 امرداد روز، بوته و درخت بنشان روز فرشته ارزاق است.

8 دي به آذر روز، سر بشوي و ناخن و موي بپيرايروز ديبا روز نيکو است.

9 آذر روز، به گردش رو، و نان مپز، که گناهي گران است روز فرشته نگهبان دوزخ است.

10 آبان روز، از آب پرهيز کن، و آزار به آبها مرسان روز فرشته نگهبان دريا است .

11 خور روز، کودک به دبيرستان فرست تا روز فرشته خورشيد است. دبيري و فرزانگي آموزند .

12 ماه روز شراب خور، به پرسش روز فرشته ماه است دوستان رو و از خداي ماه کاميابي بخواه

13 تير روز، فرزندان خويش به روز فرشته ستارگان است. آموختن تير اندازي، کارزار، و اسب سواري فرست

14 گوش روز، از اصطبل هاي خود روز فرشته آدمي و حيوانات ديدن کن، و گاوانت را شخم زدن بياموز

15 دين به مهر روز، سر بشو، موي فرشته بزرگ خدا و ناخن بپيراي، انگور از تاکها( بگزين ) و به چرخشت کن تا ( شراب ) نيکو به دست آري

16 مهر روز، اگر تو را از کسي ستم رسيده روز فرشته مهرباني در سختي ها است در برابر مهر بايست و از او داوري بخواه، و در نزد او بلند زار کن

17 سروش روز، از سروش مقدس روز فرشته ويراني ها رستگاري روان خويش بخواه

18 رشن روز، زندگي به شادي گذار، و بهروز فرشته آتش نيکي و دينداري آنچه خواهي کن

19 فروردين روز، سوگند مخور، و به روز فرشته ارواح فروهر پاکان ستايش ونيايش کن بشود که خشنودتر شوند

20 بهرام روز، خانه پي افگن تا زود به روز فرشته پيروزي و شکست فرجام رسد، و به نبرد و کارزار شو تا پيروز باز آيي

21 رام روز، زن خويش فراخوان و کار روز فرشته شادي رامش پيش گير و شاد باش ، دادخواهيي پيش داوران بر تا پيروز باز آيي،

يا براءت يابي

22 باد ( وات ) روز، کار تازه به دست روز فرشته بادها وابرهاست مگير دي ( داذو ) به دين روز، هر کار خواهي

23 کن، زن خانه آر، موي و ناخن فرشته خواب و بيداري بپيراي، و جامه پوش

24 دين روز، خرفستر کش روز فرشته کوشش و جنبش

25 اردروز، هر چيز نو بخر و به خانه برروز فرشته ديوان و شياطين

26 اشتات روز، ماديان، گاوان و ستورانروزکار نيک است جزازدواج و سفر خويش برگشن بيفکن، تا به تندرستي باز آيند ( شايد بار آورند )

27 آسمان روز، به سفر دراز رو تا به روز فرشته آسمان ه درستي باز آيي

28 زمداد روز ( زمياد روز) دارو و مخورروز فرشته زمين و دادگستري

29 مهر اسپند روز، جامه هاي روز فرشته خرد و زمان خويش درست کن، بدوز و بپوش و بر زن خويش درآي تا فرزندان نيک و تيزهوش زايد

30 انغزان( انيران) روز، موي و ناخن بپيراي و زن به بستر بر تا فرزند نامدار برايت زايد اقوال مختلف در نوروز

در زمان شاه سليمان صفوي ( 1077105 هـ.ق ) بحثي در تعيين روز نوروز در گرفته است آقر رضي قزويني محمد پسر حسن ( 1096 ق) براي اولين بار رساله اي نوشت و در آن ادعا نمود که نوروز جلالي خيامي که مطابق اول انتقال خورشيد از برج حمل است درست نيست بلکه نوروز صحيح نوروز يزدگردي است که او در آن رساله حساب دقيق آن را معين کرده است. ( طبقات اعلام قرن 11ص 223- 224 ) ( ذريعه ج 24 ص 383 ش 2058 )

و اما در مورد نوروز، در تقويم يزدگردي و خيامي

عيد نوروز که امروز در ايران و افغانستان و در سه کردستان عراق، سوريه، ترکيه و کشورهاي آسياي ميانه متداول است، در اصطلاح نجومي نوروز جلالي يا خيامي شناخته مي شود و در برابر نوروز يزد گردي است که بعدا" اشاره خواهيم کرد.

نوروز خيامي به فيلسوف بزرگ، رياضي دان و منجم خيام نيشابوري م حدود 515 ق / 1121 م نسبت دارد که آن را از يک، زيج استخراج نمود که براي ملکشاه سلجوقي ( زاده 447 جلوس 465 کشته 485 ) تاليف کرده بود. ملکشاه تصميم داشت تاريخ هجري شمسي نسبتا" کامل را جانشين تاريخ ناقص هجري قمري سازد تا از نامنظم بودن ماليات هاي کشاورزي جلوگيري شود. ولي کشته شدن ملشکاه در 485 کار متوقف ساخت ابن اثير در حوادث سال 467 در کتاب ( کامل ) در تاريخ از همکاران خيام در کار بزرگ تبديل تاريخ ناقص قمري به تاريخ نسبتا" کامل تر شمسي از دو تن به نام مظفر اسفزاري و ميمون پسر نجيب و اسطي اهوازي نام مي برد و گويد کار رصد ايشان تا کشته شدن ملکشاه ادامه داشت. زندگينامه اي کوتاه از اين دو فيلسوف همکار خيام در آن امر مهم مظفر اسفزاري در تتمه صوان الحکمه ( بيهقي 499- 565 ق ) ( چ ع ص 125 چ ف ص 79 ) و ميمون پسر نجيب نيز در همان کتاب ( چ ع 105 چ ف ص 62 ) و نيز در ( شهر زوري نزهه الارواح ص 289 ) ثبت است.

مرحوم پدرم صاحب ذريعه بوالعباس لوکري م 464 ق را نيز در انجمن زيج خيام شريک ، شمرده اند و اگر درست باشد بايد گفت : لوکري سه سال پيش از پايان کار زيج در گذشته است ( تتمه صوان الحکمه چ ع 126 پ 80 )

علامه سيد جلال تهراني م 1358 خ در گاه نامه اش در سال 1311 خ خازني عبدالرحمان فيلسوف منجم سده 5 و 6 را نيز در شمار اعضاي انجمن تغيير تاريخ سال 467 و همکار خيام دانسته است، ليکن چون خازني در سال 525 مولف بوده است دور مي نمايد که در 467 عضو چنان انجمن باشد.

بيش از پنجاه رساله نوروزيه از سده 3 تا دوران صفوي قرن 11 باقي مانده که اختلاف ميان دانشمندان در برتري نوروز خيامي يا نوروز يزد گردي را نشان مي دهند .

قديمي ترين نوروز نامه که اکنون مي شناسم مجموعه اي است به شماره 3687 دانشگاه فهرست ج 12 ص 2693 ) که در سال 961 ق تاليف شده است. رساله دوم و سوم آن فارسي است و به حکيم ترمذي محمد بن علي در گذشته 255 ق نسبت داده شده است که اگر درست باشد قديمي ترين متن فارسي خواهد بود.

اختلاف نوروز خيامي با يزدگردي در چيست ؟

مي دانيم سال شمسي 365 روز+ 242 هزارم يک روز است . حال اگر هر ماه را 30 روز تمام فرض کنيم و پنج روز مانده را در پايان سال به نام ( پنجه دزديده ) بيفزاييم به تقويم يزدگردي عمل کرده ايم که تا پايان دولت ساساني بدان عمل مي شد. چون پس از سقوط ساسانيان ، افزايش ساليانه ( پنجه دزديده ) انجام نيافت سال شمسي متوقف ماند و سال يزدگردي که موبدان مخفيانه آن را به کار مي بستند در هر سال پنج روز عقب تر از سال شمسي بود، ليکن باز هم پنج روز از سال قمري که خليفگان به کار مي بردند بهتر بود. از اين روي متوکل با همه بدبيني که نسبت به ايرانيان داشت دستور داد تا جشن نوروز رسم پيشکش آوردن براي دربار احيا گردد و براي ماليات کشاورزان چهار فصل و ماه هاي شمسي زنده شود ليکن هنوز به درستي اجرا نشده بود که کشته شد و کارها متوقف بماند.

خيام با زيج ياد شده در بالا سال هاي هجري قمري را از آغاز هجرت تاسال 467 ق / 459 خ / 1074 م ( روز به روز با 12 برج حمل حوت ) که به سال 1304 خورشيدي ( فروردين تا اسفند ) ناميده شد، و با تصويب مجلس شواري آن سال قانوني گرديد) تطبيق نمود. خيام بدين نتيجه رسيد که روز 20 شعبان 469 ق تا يکم رمضان 470 ق برابر مارس 1077 م تا 21 مارس 1078 م سال 457 خ هجري خورشيدي شد. از آن سال تا به سال 1304 خ که طبق قانون تصويب شده مجلس سال شمسي ( جلال خيامي) تاريخ رسمي کشورشناخته شد. يکي از ستون هاي تقويم هاي سالانه را که به تقويم رقومي معروف است اختصاص دادند. تاريخچه اين گونه تقويم ها را در ذريعه ج 4 : 397 403 و ج 8 ص 211-225 و نسخه هاي کهن سال از آنها را در فهرست کتابخانه هاي سپهسالار و مجلس و دانشگاه مي بينيم .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: